یکی‌ از دلایل‌ بسیار مهم‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ یادگیری‌ است. یعنی‌ کودکانی‌ که‌ الگوهای‌ رفتاری‌ پرخاشگرانه‌ داشته‌ اند، همانند الگوهای‌ خود رفتار می ‌کنند. چنانچه‌ پدر یا مادری‌ خلق ‌و خویی‌ عصبانی‌ و پرخاشگر داشته‌ باشند، مسلماً فرزندشان‌ نیز پرخاشگر خواهد شد. این‌ رفتار توسط‌ کودک‌ یاد گرفته‌ می ‌شود. از آنجا که‌ کودکان‌ با والدین‌ همانند سازی‌ می ‌کنند، بنابراین‌ بسیاری‌ از رفتارهای‌ پدر و مادر ناخودآگاه‌ توسط‌ فرزندان‌ فرا گرفته‌ می ‌شود. توضیح‌ این‌ که‌ فرایند همانند سازی‌ کاملاً ناخودآگاه‌ صورت‌ می ‌پذیرد.

نکته‌ دیگر این‌ که‌ حتماً لازم‌ نیست‌ والدین‌ با خودِ کودک‌ پرخاشگری‌ کرده‌ باشند؛ چنانچه‌ او شاهد رفتارهای‌ خشونت ‌بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد، این‌ گونه‌ رفتار را فرامی‌ گیرد. بنابراین‌ کودکان‌ از طریق‌ مشاهده، رفتارهای‌ والدین‌ را می ‌آموزند.

 

بر این‌ نکته‌ می توان تأکید کرد‌ که‌ کودکان‌ با چشمان‌ خود می ‌آموزند؛ یعنی‌ آن‌ چه‌ را مشاهده‌ می ‌کنند، یاد می ‌گیرند؛ حتی‌ اگر آن‌ رفتار به‌ طور مستقیم‌ در مورد خود آنها صورت‌ نگیرد. والدین کودکان به شدت پرخاشگر غالباً به هنگام اعمال قواعد و معیارها خشونت دارند و پرخاشگرند. یکی از پیچیده ترین و جامع ترین روش هایی که برای درک پرخاشگری در خانواده به کار رفته تحقیق «جرالد پاترسون» و همکارانش در مرکز یادگیری اجتماعی «شهر اورگون» بوده است. آنان برای مطالعه الگوهای کنش متقابل خانوادگی در خانه و مدرسه و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان مشاهدات مستقیمی انجام داده اند. افراد مورد مطالعه از خانواده هایی بودند که به دلیل مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری، ی و سایر رفتارهای ضداجتماعی فرزند یا فرزندانشان به درمانگاه رجوع کرده بودند.

 

وقتی که واکنش خشونت آمیزی بروز می کند سایر اعضای خانواده کاری می کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه می شوند. برای مثال، برادری بر سر خواهرش فریاد می زند، خواهر بر سر او فریاد می زند و ناسزایی به او می گوید. در این موقع برادرش او را کتک می زند و این ماجرا ادامه می یابد. تمام این ها نشان می دهد که والدین می توانند در پاداش دادن و تنبیه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتی داشته باشند و با استفاده از راه های مؤثر بدون این که با تنبیه شدید همراه باشد پرخاشگری کودکان را کنترل کنند و بازآموزی کودکان در دورانی نسبتاً کوتاه میسراست (فیض الهی، 1388).

 

بر این اساس می توان رفتارهای مختلف والدین کودکان پرخاشگر را به الگوهای زیر تقسیم کرد:

 

1-عدم تشویق رفتارهای مناسب کودک:

 

درخانواده هایی که کودکان نافرمانی، پرخاشگری و رفتار مقابله جویانه بروز می دهند، مشخص شده که والدین هیچ توجه، تشویق و پاداشی برای رفتار خوب فرزند خود قائل نمی شوند. بنابراین کودک هم هیچ دلیلی برای ارائه رفتار خوب ندارد. زیرا می داند که پدر و مادر پاسخی به این رفتار وی ندارد. در عوض والدین به رفتار نادرست و نامناسب وی با عصبانیت و خشونت پاسخ می دهند. بنابراین کودک هم برای جلب توجه آن ها، حتی توجه منفی، شروع به نافرمانی و پرخاشگری می کند.

 

2- در نظر نگرفتن تنبیه مناسب برای رفتارهای بد کودک:

 

در بعضی خانواده ها بسیاری از والدین نمی توانند شیوه مناسبی برای تنبیه فرزند خود اتخاذ نمایند و کودکان در این قبیل خانواده ها در قبال رفتار صحیح و مناسب خود تشویق نمی شوند و همچنین به خاطر رفتار نادرستشان تنبیه مناسب دریافت نمی کنند. سرانجام این پرخاشگری، نافرمانی و رفتارهای مقابله ای در اثر مرور زمان به بخشی از شخصیت آینده کودک تبدیل می شوند. بعضی از والدین به فرزند خود اجازه هرگونه رفتار نامناسبی را می دهند و ناگهان آن ها را به شدت تنبیه می کنند. چنین رفتار بی ثباتی از سوی والدین باعث می شود که کودک هنگام بلوغ و در بزرگسالی به انجام رفتارهای ضد اجتماعی شدیدتر و خطرناک تری دست بزند.

 

3- استفاده بیش از حد از تنبیه:

 

استفاده زیاد از تنبیه، روشی است که به جای حل مشکلات، سبب افزایش آن ها می شود. والدین که بیش از حد از تنبیه برای کنترل فرزند نافرمان خود استفاده می کنند، اعتقاد دارند که تنبیه هیچ اثری ندارد و کاملاً هم درست می گویند. این کودکان نسبت به تنبیه مصونیت پیدا می کنند، زیرا هیچ راهی برای فرار از این برخورد ندارند، استفاده زیاد از تنبیه به کودک می آموزد که برای فرار از مجازات به خاطر رفتار ناهنجارش، دروغ بگوید. در خانواده هایی که شیوه اصلی تربیت کودک، تنبیه افراطی است، کودک احساس ترس از والدین می کند و از آن ها دوری می نماید. تنبیه اگرچه باعث توقف رفتار نامناسب امروز می شود اما سبب تغییر رفتار کودک در روزهای بعد نمی گردد و انگیزه کودک برای بروز رفتار نامناسب را به هیچ وجه از بین نمی برد.

 

4- ناهماهنگی در پیگیری یک روش تربیتی

 

بعضی والدین دائماً در حال شروع، توقف و تغییر برنامه های تربیتی کودک خود هستند. این ناهماهنگی در برنامه ها به مرور باعث وخیم تر شدن مشکلات رفتاری کودک می گردد. اگر قوانین خانه، هماهنگ و ثابت نباشد، کودک متوجه می شود که گاهی اوقات می تواند قوانین را زیرپا بگذارد. به عبارت دیگر، عدم فرمانبری وی گاه گاهی تقویت می شوند و رفتارهایی که تقویت یا تشویق نامرتب دریافت می کنند، سرانجام نسبت به هرگونه تغییر مقاومت خواهند کرد. هر زمان که تصمیم بگیرید، قواعد و تشویق ها و جریمه هایی را که در خانه مشخص کرده اید، نادیده بگیرید، در حقیقت برخی از رفتارهای مقابله جویانه کودک خود را تقویت کرده اید.

 

5-تشویق رفتارهای نامناسب

 

بسیاری از والدین ناآگاهانه کاری می کنند یا حرفی می زنند که باعث تشویق رفتار نامناسب فرزند خود می گردد. برای مثال گاهی اوقات والدین به نافرمانی کودک می خندند یا هنگام صحبت با دیگران، ناگهان حرف خود را قطع می کنند تا به سخنان فرزند خود که مرتب باعث توقف صحبت آن ها دیگران می شوند توجه نمایند. در مواردی دیگر والدین به قشقرق های کودک با یک بوسه یا بغل کردن وی پاسخ می دهند و یا هنگامی که کودک در گاه شروع به گریه و زاری می کند برای او شکلات یا خوراکی می خرند. در تمامی این موارد، خنده والدین، توجه و پاداش ها باعث تقویت رفتارهای نامناسب کودک می شود. همچنین مواقعی که والدین به واسطه گریه و زاری یا اعتراض کودک، دست از خواسته خود بر م یدارند، نافرمانی کودک تقویت خواهد شد. در این صورت کودک یاد می گیرد که اگر مقاومت یا اعتراض کافی کند، می تواند به خواسته خود برسد (اکبری، 1381).

منبع: روانشناسی کودک و نوجوان - الگوهای خانواده و پرخاشگری کودکان


خانواده سبز فردا کودک ,رفتار ,والدین ,تنبیه ,کودکان ,رفتارهای ,رفتار نامناسب ,مشکلات رفتاری ,باعث توقف ,برای فرار ,استفاده زیاد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جهنم هیپ هاپ غصه نخور نوین قالب سایتی جامع در تمامی حوزه های کامپیوتری و نرم افزاری aploadfree برترین وب بیتوته وب